زندگی

ساخت وبلاگ

زندگی

معلمم گفت: زندگي را تعريف كن
گفتم زندگي تعريف كردني نيست
ناراحت شد و نمره ام را صفر داد
سالها بعد كه او را ديدم، پير شده بود و عصا به دست راه مي رفت
جلو رفتم و گفتم: زندگي را تعريف كن، آرام خنديد و گفت:
نمره ات بيست
زندگي را بايد زيست!
.
.
ای انسان
قدر خودت را بدان
به حدی گرانی که فقط خدا توان خریدنت را دارد
پس خودت را به قیمت حسرتی تلخ به تاراج مده…
برچسب‌ها: قصه زندگی

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۶ساعت 23:13  توسط الهه آرشی | 

شکست!...
ما را در سایت شکست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahearashi بازدید : 79 تاريخ : جمعه 26 آبان 1396 ساعت: 12:39