تولدم در 98

ساخت وبلاگ

شاید روز تولد برای بعضی ها شاد ترین و بهترین روز هر سال عمرشان باشد اما مسلما خیلی ها در روز تولدشان خیلی غمگین هستند ، تولد غمگین شاید دلیلش تنهایی باشد و خاطرات و دلتنگی برای کسی که دیگر در زندگی ما نیست ، شاید یاد آوری روز های شیرینی باشد که رفته است و شاید دلتنگی بابت عمری باشد که به سرعت میگذرد و ما را بهت و ناباوری جوانی و میان سالی و پیری میگذارد.

وقتی این نوشته را برای شما آماده میکردم متوجه شدم ظاهرا ایرانی ها از گذشته های خیلی خیلی دور مقید به برگزاری و گرامیداشت روز تولد بوده اند ، برای آنها مهم ترین روز سال روز تولد خودشان بوده است ، حتی در مورد نکات مثبت و روان شناسانه روز تولد خواندم ولی مطمئنم حتی در همان ایران باستان بوده اند افرادی که در روز تولد خودشان غمگین و دلتنگ بوده اند.

شب تولد یا روز تولد هر کسی میتواند یاد آور شادی ها موفقیت ها افتخارات و تلاش های پیروزمندانه هر کس در سالی که پشت سر گذاشته است باشد ، اما امان از سالی که در آن خاطرات محدود به دلتنگی از دست دادن یار ، شکست های مکرر و غم سنگینی باشد که حتی شاد ترین روز سال هر کس را پر از درد و غم میکند.

هیچ چیز دردناک تر از این تصویر نیست

کنار کیک تولدت می نشینی همه دوستان ، خانواده و آشنایان کنارت هستند

همه شاد هستند و برای تو آرزوی خوشبختی و سلامتی و شادی دارند

اما تو شاد نیستی ….

در نگاه تو جای خالی تنها یک نفر حضور این همه مهمان را بی معنی بی فایده میکند

همان یک نفری که سال گذشته وقتی شمع تولدت را فوت میکردی در کنار تو بود

و تو خود را در کنار او خوشبخت ترین آدم روی زمین می دیدی

تولد غمگین تو … تنها از سر دلتنگی کسی است که دیگر کنارت نیست

و تنها هدیه اش برای روز تولد تو انبوهی از خاطرات مشترکی است که هنگام رفتن جا گذاشته است . …

هر چه جلو تر می رویم تنهایی آدم ها مثل علم و تکنولوژی و خیلی چیز های دیگر هر روز رشد میکند !

تنهایی آدم ها رشد میکند و هی بزرگ و بزرگت می شود…

اینطوری است که بعید نیست مدام این جمله را در روز تولد  بشنویم …

تولدت مبارک من …

تولدم مبارک نیست …

من صادقانه روز تولدم بغض میکنم … دنبال این شعر میگشتم ، متوجه شدم قسمتی از شعر شاهین نجفی است که طبق معمول بیشتر از آن که در مورد تولد و دلتنگی و حال بد کسی در روز تولدش باشد در مورد نفرت و احساسات خشن سیاسی سروده شده ، شعر رو دوست نداشتم و اینجا نیاوردم … از نظر من حساب غم و دلتنگی که گاهی خیلی هم لطیف و خالصانه است ، از نفرت جداست…

این شعر زیبا در مورد تولد غمگین و عاشقانه از خانم مهذب را به دل گرفته شما تقدیم میکنم به امید روزی که با حال خوش و دل پر امید شمع های تولد خود را فوت کنید .

روز تولدم میخوام،یه دسته گل هدیه کنم                      سر مزار آرزوم ، یه عالمه گریه کنم
خنده دارم روی لب و ، یه بغـض ِکهنه تو گلوم             نیستی ولی عکس ِتو هست،همیشه اینجا رو به روم
میخوام که دنیـا رو واسه ، تولدم خبر کنم                    فکر نکنی من میتونم ، امروزو بی تو سر کنم
وقتی همه بهم میگن،که شمعو خاموش بکنم                 تو رو خـدا ازم نخواه،تو رو فراموش بکنم
میخوام که دست ِتو واسم،کیک ِتولد بٍبُره                    گریه امونم نمیده،ببین چقدر دلم پره
میگن تو این روز قشنگ،باید یه آرزو کنم                  تموم گلهامو میخوام،دوباره نذر او کنم
فقط تورو میخوام ازش،میخوام که بر گردی پیشم          اگه نیای بدون که من،مجنون و دیوونه میشم
بی تو گذشت تولدم،دوباره یک سال دیگه                   هر لحظه بی تو سالیه،اینو زمان داره میگه
نگید به من مبـارکه،تولدم بدون اون                         به جای این هدیه ها،بهش بگید پیشم بمــون

 

 

شکست!...
ما را در سایت شکست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elahearashi بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 8:22